کد مطلب:182720 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:129

امامان و جریان های اجتماعی
آشنایی با موضع گیری های هر امام معصوم علیه السلام و تحلیل جبهه گیری های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی آنان پیوند عمیق با اوضاع سیاسی و اجتماعی و فرهنگی همان زمان دارد. بدون آگاهی صحیح و كامل از اوضاع عمومی در فرایندهای یاد شده، تحلیل موضع گیری های امامان ناممكن خواهد بود. زیرا موضع گیری های امام با اوضاع زمان خودش در ترابط و در برخی موارد در تعامل نیز خواهد بود.

بیشتر نویسندگان كه از تحلیل صحیح موضع گیری های امامان ناتوان می مانند، دلیل آن را باید در نداشتن آگاهی صحیح از اوضاع زمان امامان دانست. هر نویسنده ای كه در این زمینه از آگاهی بهره ور باشد به میزان آگاهی خودش توان تحلیل های واقع گرا و الگوپذیر از اندیشه و رفتار امامان را فراهم می سازد. به همین خاطر برخی از نویسندگان هم به لحاظ آگاهی صحیح نداشتن از اوضاع زمان امامان، از پرداختن به موضوعات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی محروم شده اند. و یا اگر در



[ صفحه 155]



این وادی قدم نهادند، دچار كج راهگی شده و تحلیل هایی ارائه نموده اند كه همخوانی با اندیشه و رفتار عترت ندارند. این در حالی است كه برخی نویسندگان اصولا برخی امامان را منزوی و بدون موقعیت اجتماعی دیده اند و خود را به كلی از پرداختن به موضوعات موقعیت اجتماعی و فرهنگی، معاف دانسته اند! البته اندك نویسندگان فرزانه نیز وجود دارند كه اوضاع زمان عترت آل رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را با دیده حق بین نگریسته و تحلیل های صحیح ارائه نموده اند.

باور حق در مورد امامان این است كه عترت آل رسول (علیهم السلام) در هر زمان از موقعیت بسیار والای اجتماعی بهره ور بوده اند. این باور تحلیل های صحیح از موضع گیری های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی آنان را بایسته می نماید. باید موضع گیری های امامان به صورت شفاف و مستند تحلیل شوند. به گونه ای كه شایسته الگوگیری در زمان های گوناگون باشد.

این باور نیز از ارزش های پایه ای می باشد كه همواره یك تشكل بزرگ اجتماعی از آرمان های به حق عترت حمایت نموده است. به گونه ای كه حركت اجتماعی این تشكل همسوی اهل بیت (علیهم السلام) همواره خطر آفرین ترین چالش اجتماعی در برابر حاكمیت سیاسی به شمار می رفته است. دشمنی های آشكار و پنهان حكومت ها با امامان و پیروان آنان و تلاش برای فروپاشیدن تشكل همسو آنان از جانب زورمداران سیاسی، بهترین گواه بر این مدعا می باشد.

حزب عثمانیه در سركوب تشكل همسوی اهل بیت (علیهم السلام) از هیچ جنایتی فروگذار ننمود، كه به نمونه هایی از رفتار آنان اشاره خواهد شد. همراه امام سجاد علیه السلام نیز همانند سایر امامان همین تشكل



[ صفحه 156]



همسوی اهل بیت شكل گرفته بود. و با همه فشارها و تنگناهایی كه پدید آمده بود، این تشكل هویت خود را به رهبری هوشمندانه سید العابدین علیه السلام تداوم بخشید.

این كه در برخی آثار آمده است كه همراهان حضرت بسیار اندك و انگشت شمار بوده اند، مانند این كه مفید نقل می كند كه مردم بعد از امام حسین علیه السلام به جز سه نفر مرتد شدند، ارتد الناس بعد الحسین علیه السلام الا ثلاثة، ابوخالد كابلی و یحیی بن ام طویل و جبیر بن مطعم [1] و یا فضل بن شاذان روایت می كند، در اوایل امر به جز پنج نفر همراه علی بن الحسین علیه السلام نبودند. سعید بن جبیر، سعید بن مسیب، محمد بن جبیر، یحیی بن ام طویل، ابوخالد كابلی و یا ابی الحدید نقل می كند كه هواداران علی بن الحسین علیه السلام از بیست نفر فراتر نمی رفتند. [2] .

این گونه آثار باید صحیح معنا شوند، كه یا منظور از هواداران، افراد خیلی برجسته كه در واقع حواریون به شمار می رفته اند، می باشد. و یا منظور افراد شاخص و معروفی كه به صورت آشكارا از حضرت در روزهای نخست حمایت می نموده اند، می باشد؛ و یا معنای دیگری. و الا اگر منظور این باشد كه تشكل همسوی همراه سید العابدین علیه السلام به این تعداد بسنده می شده است! با واقعیات تاریخ كه بسیاری از محورهای آن در همین نوشتار آمده است، همانند موقعیت اجتماعی كه جمعیت انبوهی حضرت را همراهی می نمود، همخوانی ندارد.



[ صفحه 157]



این نوع احادیث همانند حدیث معروف می باشند كه بعد از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم مردم به جز سه نفر مرتد شدند، ارتد الناس بعد النبی الا ثلاثة نفر، [3] كه در این باره در جای دیگر توضیح آورده شده است. [4] .


[1] رجال كشي، ص 115.

[2] نهج البلاغه، ابي الحديد، نقل از بحار، ج 46، ص 143.

[3] الاختصاص، ص 6.

[4] امام علي (ع) و جمهوريت، ص 102.